۱۳۹۲ شهریور ۲۷, چهارشنبه

نسان نودینیان: کارزاری سه هفته ای در دفاع از کارگران زندانی و زندانیان سیاسی در ایران!












مصاحبه با نسان نودینیان

کارگر کمونیست: دستگیری و فشار بر رهبران کارگری یک سیاست دائمی رژیم اسلامی است. از اول سپتامبر بمدت سه هفته کارزاری سه هفته ای برای آزادی کارگران زندانی به فراخوان سازمانهای مختلف سیاسی برگزار میشود و روز شنبه ٢١ سپتامبر در برخی از کشورهای اروپایی، آمریکای شمالی و استرالیا میتینگ ها و آکسیون های اعتراضی برپا میشود. اهمیت و ضرورت این کمپین را توضیح دهید؟
نسان نودینیان: این کمپین سه هفته ای ادامه
ده ها و شاید بیشتر، از کمپنهایی است که حزب کمونیست کارگری و دیگر احزاب و سازمانهای سیاسی برای آزادی کارگران زندانی و زندانیان سیاسی فراخوان داده اند. جمهوری اسلامی و دستگاه های امنیتی و اطلاعاتی کارگران را دستگیر میکنند تا جلو پیشروی و سازمانیابی کارگران را بگیرد. این نوع اعمال فشار، دستگیری و بزندان انداختن فعالین کارگری در بیش از دو دهه گذشته وجود داشته و یکی از چالشهای اصلی فعالین کارگری با جمهوری اسلامی است. در مقاطع و دوره هایی فشارها بیشتر میشوند و در دوره هایی، و به هر اندازه که فشار و اعتراض در داخل کشور و در خارج از ایران توسط سازمانهای سیاسی وجود داشته و فعال بوده، این فشارها کمتر شده و در موارد زیادی تعدادی از فعالین کارگری آزاد شده اند. در چند ماه گذشته فشارها تشدید شده، کارگران را بخاطر عضویت در تشکلهای کارگری و بخاطر ابراز وجود سیاسی حکم زندان میدهند. روز شنبه ١٧ شهریور ١٣٩٢شاهرخ زمانی فعال کارگری، عضو هیئت بازگشایی سندیکای کارگران نقاش و تزئینات ساختمان و عضو شورای نمایندگان کمیته پیکیری ایجاد تشکلهای کارگری که به اتهام تشکیل گروه سوسیالیستی و تبلیغ علیه نظام در حال گذراندن ١١ سال حبس در تبعیدگاه رجایی شهر است، برای محاکمه مجدد به اتهام توهین به رهبری به شعبه ٢ دادگاه انقلاب تبریز برده شد . ده ها فعال کارگری از جمله پدرام نصرالهی، شاهرخ زمانی، رضا شهابی، بهنام ابراهیم زاده، محمد جراحی و...زندانی هستند. سیاست دستگیر کردن کارگر معترض توسط جمهوری اسلامی به امری آشنا و در واقع رسوا شده تبدیل شده است. جمهوری اسلامی کارگران معترض را دستگیر میکند و زیر انواع فشارها قرار میدهد تا توده کارگران را از اعتراض کردن پشیمان کند. در این سطح کارگران و بویژه فعالین کارگری این سیاست جمهوری اسلامی و ارگانهای امنیتی او را ناکام گذاشته اند. کارگران در داخل زندانها با هم طبقه ایهای شان از طریق اطلاعیه و بیانیه در تماس هستند. در مورد مسائل سیاسی روز و مصائب اجتماعی بیکاری، زلزله و دستگیریها خطاب به افکار عمومی ارتباط سیاسی و انسانی خود را حفظ کرده اند. این انسانها با این همه امیال و آرزوی انسانی قابل بیشترین دفاع و پشتیبانی هستند. بسیاری از کارگران زندانی در زیر شکنجه، و شرایط بد زندان به بیماریهای مختلفی مبتلا شده اند. و تعدادی از آنها چون رضا شهابی، محمد جراحی، رسول بداغی وضعیت جسمانی نگران کننده ای پیدا کرده اند. وضعیت جسمانی کارگران زندانی نگران کننده است. زیر همین فشارها است که تا کنون تعدادی از کارگران زندانی جانباخته اند. ستار بهشتی و نمونه اخیر، قتل افشین اسانلو در زندان رجایی شهر است که بخاطر شکنجه های شدید درون زندان دچار ایست قلبی شد و جان سپرد. و در مورد بهنام ابراهیم زاده در شرایطیکه فرزندش نیما در بستری بیماری سرطان است او را به زندان برمیگردانند و مانع این میشوند که بهنام در پروسه معالجات نیما تنها فرزندش در کنار او و همسرش باشد. کارگران را به جرم تلاش برای ایجاد تشکل کارگری از اتحادیه تا سندیکا دستکیر کرده اند! کارگران بارها و بمناسبتهای مختلف از حقوق انسانی و کرامت انسانی خودشان دفاع کرده اند. کارگران باید تشکل‌های طبقاتی و مستقل خود را داشته باشند. مگر نه این است که سرمایه‌داران از انواع نهادها و سازمان‌های مختلف و جور واجور برای انباشت و محافظت از سرمایه بهره می‌گیرند؟ پس چرا ما کارگران، نباید تشکل‌های خود را داشته باشیم؟ که کارگران نیاز به تشکل‌های فرمایشی ندارند که در نهادهای دولتی، رای به بی حقوقی بیشتر آنها بدهند. ما می‌گوئیم که حق آزادی تشکل و اعتصاب، حق آزادی بیان و اندیشه، تجمع و تحصن، طبع و نشر و ... از حقوق به رسمیت شناخته شده‌ی شهروندی است و هیچ کس را نباید جهت پیگیری و مبارزه برای تحصیل آن ها مورد پیگرد و تهدید و بازداشت قرار داد و محاکمه و زندانی کرد. که به تعویق انداختن دستمزد کارگران توسط سرمایه‌داران جرم است و عاملین این اقدام باید به همین اتهام و اتهام ضرر و زیان به این بخش از کارگران و خانواده‌های آنان و تحمیل فقر و فلاکت روزافزون به آحاد این طبقه، به دادگاه فرا خوانده شده و محاکمه شوند. که قراردادهای موقت و ننگین کار باید لغو گردد؛ به اخراج و بیکارسازی کارگران پایان داده شود. که تا آن زمان که نظام سرمایه‌داری مسقر و پابرجاست، دستمزدهای کارگران باید، متناسب با تورم واقعی موجود در جامعه پرداخت گردد. که داشتن کار و مسکن مناسب، خوراک، پوشاک، بهداشت و درمان تحصیل رایگان، مسافرت و تفریح و ... از حقوق مسلم و طبیعی کارگران و خانواده‌های آنهاست و هیچ فردی از افراد کارگر و زحمتکش جامعه را نباید از این نعمت بشری محروم کرد. در حال حاضر تعدادی از فعالین و رهبران کارگری از جمله رضا شهابی با ٤سال حکم زندان و ٥ سال محرومیت از فعالیت اجتماعی، محمد جراحی با ٥ سال حکم ، شاهرخ زمانی با ١١ سال حکم، پدرام نصرالهی با ١٩ ماه حکم، رسول بداغی با٦ سال حکم، بهنام ابراهیم زاده با ٥ سال حکم و عبدالرضا قنبری و محمد محمدی با وضعی بلاتکلیف در زندانند. همچنین کارگرانی چون وفا قادری، خالد حسینی، شریف ساعد پناه و مظفر صالح نیا از فعالین کارگری در شهر سنندج احکام زندان گرفته و در خطر دستگیری قرار دارند. این درحالیست که رژیم اسلامی با احضار هر روزه فعالین و رهبران کارگری به دادگاههایش، آنها را زیر فشار و تهدید قرار میدهد که از عضویت در تشکلهایشان استعفا دهند و آنها را بخاطر مبارزاتشان مورد بازجویی و محاکمه قرار میدهد. از جمله این کارگران را بخاطر ابراز وجود سیاسی خود و دادن بیانیه در حمایت از مبارزات کارگری به دادگاه احضار نموده است. ٢٢شهریور در باره سلامت زندانیان سیاسی بالای ٦٠سال گزارشی منتشر شده است. در این گزارش از وخامت وضع جسمی و سلامتی ٤٢ زندانی سیاسی خبر داده است. امضاکنندگان این نامه به «مسئولان قضایی و افکار عمومی ایران و جهان» هشدار داده‌اند که «استمرار وضعیت کنونی و تداوم تحمیل کیفر حبس بر این افراد می‌تواند لطمات و پیامدهای جبران‌ناپذیری بر سلامت و حتی جان» آنها وارد کند و «از هم‌اینک می‌توان، وقوع فجایع تلخ آتی و افزایش قربانیان را پیش‌بینی کرد». مسن‌ترین زندانی سیاسی زندان رجایی‌شهر جمال‌الدین خانجانی است که ٨٠ سال دارد و بیش از پنج سال از زندانی‌ شدنش می‌گذرد. آقای خانجانی بهایی است و پیش از دستگیر و زندانی شدن در اردیبهشت ١٣٨٧ چند بار دیگر نیز دستگیر شده بود. این کارزار ما همچنین تلاشی است در دفاع برای آزادی زندانیان سیاسی که با هر عقیده و گرایشی در زندانهای رژیم جنایتکار اسلامی هستند. امیدوارم با این توضیحات، اهمیت سیاسی این کازار سه هفته ای را بیان کرده و موجبات شرکت در کازار و میتینگ های ٢١ سپتامبر را فراهم کرده باشیم.
کارگر کمونیست: تا کنون چند سازمان از این کارزار حمایت کرده اند؟ اقدامات در این کارزار سه هفته کدامها هستند؟.
نسان نودینیان: کانون زندانیان سیاسی ایران(در تبعید)-واحد استکهلم در ٢١ سپتامبر سمینار وسیعی را با شرکت ٥ سازمان و حزب سیاسی با عنوان«٢٥مین سالگرد کشتار زندانیان سیاسی در دهه شصت ـ تاثیر کشتار مخالفان در دهه شصت بر سازمان ها و احزاب سیاسی فراخوان داده است. متن کامل فراخوان این سمینار در ضمیمه این مصاحبه را در دسترس قرار خواهیم داد. کمیته تشکیلات خارج از کشور حزب کمونیست کارگری ایران، تشکیلات خارج از کشور حزب کمونیست ایران و تشکیلاتهای کشوری این حزب در نروژ و یوتوبوری، کمیته حمایت از مبارزات جنبش کارگری ایران – دانمارک، کمیته دفاع از مبارزات کارگران ایران- فنلاند، تشکیلات خارج از کشور حزب کمونیست کارگری ایران در فرانکفورت و یوتوبوری. تا کنون اطلاعیه و فراخوان هایشان را در ارتباط با میتینگ های ٢١ سپتامبر منتشر کرده اند. در تعدادی دیگر از کشورهای اروپایی و کانادا، امریکا و استرالیا میتینگ ها برگزار میشوند. در فاصله این دو هفته گذشته که کمپین اعلام شده در تعدادی از شهرهای اروپایی از جمله فرانکفورت آکسیون و میزهای اطلاع رسانی در ارتباط با کارگران زندانی همراه با پوستر کارگران و مطالبات ما یعنی آزادی کارگران زندانی و زندانیان سیا سی، برگزار شده است. همین جا اینرا اضافه کنم که در چند ماه گذشته هیئت های مختلفی در کشورهای کانادا و اروپا با اتحادیه های کارگری، نهاد و ارگانهایی که از حقوق گارگران دفاع میکنند جلسات با دستاوردی داشته اند. چندین اتحادیه معتبر در فرانسه، سوئد و کانادا با صدور قطعنامه در محکومیت دستگیری کارگران خواهان آزادی انها شده اند. به نظر من کمتر فعال کارگری در ایران را ما می بینیم که از نظر افکار عمومی و نزد اتحادیه ها شخصیت های آشنایی نباشند. جنبش کارگری در ایران با تلاشهایی که در سه دهه گذشته داشته و با شکستن دیوارهای به اصطلاح "ملی" مطالب و خواستهایش را از کانال قطعنامه های اول ماه مه و انترناسیونالیستی کردن هم سرنوشتی طبقاتی راه ها و مسیرهای کارساز بسیار مفیدی را در ارتباط و همکاری و حمایت و پشتیبانی را بسرانجام رسانده است. در درون جنبش کارگری هم در سه دهه گذشته ما شاهد عروج پدیده مهمی هستیم که این هم تعیین بخشی تعداد زیادی از رهبران و فعالین کارگری هستند که به چهره های شناخته شده ای تبدیل میشوند. و این پیشروی و این دستاورد گام مهمی است در موفقیت کارزارهای حمایتی که در چند سال گذشته انجام شده است. و یکی از اقدامات ما جلب حمایتهای بین المللی از کارگران زندانی و زندانیان سیاسی است.
کارگر کمونیست: پوشش خبری و اطلاع رسانی این کارزار چگونه است؟ چه انتظار و توقعاتی از کارگران و خانواده زندانیان سیاسی دارید؟
نسان نودینیان: در این زمینه ما قوی ظاهر شده ایم. دوره میدیا و فعالیت در اشکال لایف و زنده است. سازمانهای حمایت کننده از کانال تلویزیون و برنامه های متنوع جوانب مختلف این کارزار سه هفته ای را زیر پوشش خبری خود قرار داده اند. و البته میدیای اجتماعی از قبیل فیس بوک و تویتر و سایتهای انترنتی فعالانه این کارزار را نیز منعکس کرده اند. توقع ما از کارگران این است، نامه های اعتراض به نهادهای بین المللی ارسال کنند. در ابعادی وسیع در میان بخشهای وسیعی از مراکز کارگری و کارخانه ها طومارهای حمایتی از کارکران زندانی را جمع آوری و خواهان آزادی فوری کارگران زندانی شوند. اینجا باید اینرا با تاکید اعلام کنم که ازادی زندانیان سیاسی با شرکت فعال خانواده های انها بسیار مهم است. در زندانهای رژیم جنایتکار اسلامی هزاران هزاز زندانی زن و مرد وجود دارند. تعداد بسیار زیادی از آنها سالمندند و جای آنها زندان و شکنجه روحی و جسمی نیست. خانواده زندانیان سیاسی میتوانند و قدرت بسیج آن اندازه از وابستگان، و هم کار و هم محله ای را به فراخوان به اعتراض توده ای را دارند. اعتراض و مبارزه همبسته برای آزادی کارگران زندانی و زندانیان سیاسی در این شرایط به نظر من امکان پذیر است و با موفقیت هم میتواند انجام شود. برای این عرصه از مبارزه باید بیش از این آماده شد. یکی از اهداف این کمپین سه هفته همین است. با این حمایتها ما امیدواریم اتحاد و اتحاد و همبستگی را به منظور آزادی کارگران زندانی و زندانیان سیاسی را تقویت بخشیم.
فراخوان ما در خارج از کشور خطاب به تمام کسانیکه خواهان آزادی کارگران زندانی و زندانیان سیاسی هستند، این است که در آکسیون و میتینگ هایی که برگزار میشوند، وسیعا شرکت کنند.
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
٢٥مین سالگرد کشتار زندانیان سیاسی در دهه شصت
تأثیر کشتار مخالفان در دهه شصت بر سازمان ها و احزاب سیاسی
استکهلم، ٢١ سپتامبر ٢٠١٣
تاریخ ایران، تاریخی خونین و همواره با شقاوت و قتل و کشتار و سرکوب همراه بوده است. حکام برای اعمال حکومت خودکامه و تامین منافع سیاسی و طبقاتی خود از سرکوب و قتل و کشتار به مثابه ابزاری برای عقیم کردن حقوق مردم و انقیاد جامعه و به عقب راندن جنبش­های ترقی­خواهانه استفاده کرده­اند.
دهه­ی ١٣٦٠ نقطه اوج این شقاوتها در دوران معاصر بوده است. رژیم جمهوری اسلامی ایران از همان روزهای اول که قدرت را به دست گرفت، برای ثبیت موقعیت خود و حاکم کردن استبداد طبقاتی و دینی بر جامعه، سرکوب مطالبات انقلابی مردم را در دستور کار خود قرار داد. با حمله به مطبوعات مستقل، تظاهرات زنان، حمله نظامی به کردستان، ترکمن صحرا و خوزستان در سالهای ١٣٥٨ و ١٣٥٩سرکوب را آغاز کرد. جمهوری اسلامی می­دانست برای یکسره کردن کار انقلاب و شکست کامل آن، باید مخالفان سیاسی، به ویژه آنانی را که با مبارزات خود در دهه­های ١٣٤٠ و ١٣٥٠ انقلاب را آبیاری کرده بودند، نابود کند. به همین جهت در ادامه اهداف سرکوبگرانه خود، با برنامه­ از پیش تعیین شده، سی خرداد سال ١٣٦٠ را برای کشتار همگانی مخالفان و نابودی سازمانهای سیاسی برگزید. به فاصله سالهای ٦٠ تا ٦٣ ده­ها هزار تن از هواداران و اعضای سازمانهای انقلابی را در سراسر ایران دستگیر، شکنجه و اعدام کرد. آمار دقیق اعدام شدگان در فاصله این سه سال به دلیل حاکمیت خفقان و سانسور در ایران هنوز به درستی مشخص نیست، اما تاکنون حدود دوازده هزار نام ومشخصات ثبت شده است. جمهوری اسلامی در ادامه جنایات خود، به اعدام مخالفان در سالهای بعدی دهه­ی ١٣٦٠ ادامه داد و بیش از چهار هزار تن از زندانیان سیاسی دربند را که از کشتارهای سالهای اولیه دهه­ی ١٣٦٠جان سالم بدر برده و هنوز اسیر و دربند حکومت بودند، در دادگاه­های تفتیش عقاید دو سه دقیقه­ای با طرح سه سئوال به فاصله ماه­های تیر و شهریور تابستان ١٣٦٧ قتل­عام کرد و به این ترتیب، کشتار عمومی و سراسری مخالفان را که در سی خرداد ١٣٦٠ آغاز کرده بود در سال ١٣٦٧ به اوج رساند.
اگرچه با وجود همه­ی این شقاوتها، مبارزه برای تغییر و تحول در جامعه به اشکال گوناگون در دورانهای مختلف تاریخی ادامه داشته است و در دو مقطع تاریخی در دوران معاصر مردم علیه حکام شوریدند، اما چه شد که حکومتهای حاکم بر ایران توانستند استبداد را مجددا بر ایران حاکم و دیکتاتوری خود را برقرار کنند؟ آیا این، نشانه قدرت سرکوب است؟ چه عواملی باعث می­شوند مردم و پیشاپیش آنها سازمانها و احزاب سیاسی نتوانند با سرکوب حاکم مقابله کنند؟ کشتار مخالفان در هه­ی ١٣٦٠ چه تأثیری بر فعالیت و حیات سیاسی سازمانها و احزاب سیاسی و جامعه و انقلاب ایران داشت؟ قربانیان اصلی کشتارهای دهه­ی شصت چه نیروهایی بودند؟ آیا نیروهای مخالف حکومت می­توانستند با در پیش گرفتن سیاستهای متفاوتی از کشتار مخالفان در دهه­ی ١٣٦٠ جلوگیری کنند؟
رهبران و کادرهای پنچ سازمان وحزب سیاسی چپ، ابراهیم علیزاده(حزب کمونیست ایران)، علی صادقی(حزب رنجبران ایران)، عباس توکل(سازمان فداییان-اقلیت)، حمید تقوایی(حزب کمونیست کارگری) و حسن حسام(سازمان انقلابی کارگران ایران(راه کارگر)-کمیته مرکزی در برنامه­ای که کانون زندانیان سیاسی ایران(در تبعید) به مناسبت ٢٥مین سالگرد کشتار زندانیان سیاسی در دهه­ی شصت در استکهلم برگزار می­کند، به این پرسشها پاسخ خواهند داد و این فصل مهم از تاریخ خونبار ایران را ورق خواهند زد.
مهمانان دیگر این برنامه، ترانه سرا و نمایشنامه نویس نامدار ایران ایرج جنتی عطایی و خواننده تبعیدی گسیو شاکری خواهند بود.
تاریخ: شنبه ٢١ سپتامبر ٢٠١٣، ساعت ٥ بعد از ظهر به وقت اروپای مرکزی و ساعت ٣٠/٧ بعداز ظهر به وقت ایران.
محل: استکهلم، سالن اجتماعات هوسبی ترف
برنامه همزمان از طریق شبکه اجتماعی جهانی پالتاک پخش خواهد شد.
آدرس: Iran kanone zendanian siasi
Category: Middle East
کانون زندانیان سیاسی ایران(در تبعید)-واحد استکهلم
تاریخ انتشار اطلاعیه: سوم اوت ٢٠١٣
لینک مطلب در روزنه :
http://www.rowzane.com/html/notes/2892-نسان-نودینیان-کارزاری-سه-هفته-ای-در-دفاع-از-کارگران-زندانی-و-زندانیان-سیاسی-در-ایران.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر