هواداران یاران دیروز احمدینژاد بهخصوص پس از اشتباهات مکرر دولت در دو سال اخیر بر سر دوراهی ماندهاند هواداری از او را ادامه دهند و شریک خطاهای او شوند یا گذشته را زیر سوال ببرند و از او انتقاد کنند؟
جعفر شجونی عضو جامعه وعاظ و عضو حزب هیاتهای موتلفه راه سوم را برگزیده. این مدافع سرسخت احمدینژاد در دوره نهم ریاست جمهوری و هوادار او در انتخابات سال 88 میگوید: احمدینژاد در مسجد است نه میشود او را کند و نه آن را سوزاند. از نظر او باید احمدینژاد را تا پایان دوران ریاستجمهوریاش تحمل کرد. هرچند امیدوار است یاران او برای انتخابات سال آینده کاندیدایی نداشته باشند تا تتمه آبروی هواداران گذشتهاش از بین نرود.
شما از حامیان آقای احمدینژاد در انتخابات سال84 و سال88 بودید. با توجه به مسایلی که اخیرا پیش آمده است، چه ارزیابی نسبت به عملکرد او و دفاعی که در گذشته از آقای احمدینژاد کردید، دارید؟
من از او دفاع کردم و در 10استان برای پیروز شدن او در انتخابات تلاش کردم. برآوردم از سخنان و حتی عملکرد او این بود که احمدینژاد به آرمانهای امام(ره) خیانت نخواهد کرد و از ارزشهای انقلاب حمایت میکند. آقای احمدینژاد مانند شهید رجایی از ارزشهای انقلاب اسلامی سخن میگفت. با توجه به مجموعه رفتارهای او تصمیم گرفتم برای انتخاب شدنش تلاش کنم. امروز هم از کارم پشیمان نیستم. آقای احمدینژاد تاکنون کاری نکرده است تا من به این نتیجه برسم که به انقلاب و آرمانهای امام(ره) خیانت میکند. پیشتر هم گفتهام سیاست ما در قبال او در این ماههای پایانی دولت، نگهداری و تعمیر است. ما فقط منتظریم تا این چند ماه به پایان برسد.
اگر به سال 84 برگردید باز هم از او دفاع میکنید یا در استانها برای او تبلیغ میکنید؟
شرایط امروز به نسبت سال 84 تغییرات زیادی کرده است. هر چند به دلیل تغییرات امروز نمیشود گذشته را زیر سوال برد. البته اوضاع طی این 7 سال بهگونهای شکل گرفت که نمیشود گفت ما همچنان همان رفتار گذشته را خواهیم داشت. رابطه ما با آقای احمدینژاد به دلیل تغییراتی که پیش آمده تفاوت ماهوی پیدا کرده است. مانند زوجی که یک روز با عشق و علاقه با هم ازدواج کردهاند ولی امروز به دلایلی ناچار از طلاق شدهاند.
منظور شما این است که احمدینژاد امروز دیگر احمدینژاد سال 84 نیست؟
ما که تغییر نکردیم. نمیخواهم بگویم آقای احمدینژاد تغییر کرده ست یا خیر اما آن کسی که تغییر کرده است، اساس رابطه بین ما، روحانیون و آقای احمدینژاد را برهم زده است.
اگر درست متوجه شده باشم میخواهید بگویید آقای احمدینژاد به نسبت سال84 تغییراتی در منش و رفتار داشته است؟
اگر بهدنبال این لغت هستید، باید بگویم بله او تغییر کرده است. بهخصوص این اواخر رفتاری داشته که در شأن رییسجمهوری نظام ما نبود و نیست.
رییسجمهوریاسلامی نباید برود در جلسه علنی مجلس شورای اسلامی و اتهامی به برادر رییسمجلس بزند. او نباید اتهام غیراثبات شده برادر رییسمجلس را در آن جلسه به رخ او میکشید و شخصا قضاوت میکرد که عملکرد آن شخص خلاف قانون بوده است.
نظام ما قانون، قاضی و دادگاه دارد. جرم برادر را، بر فرض که جرمی هم مرتکب شده باشد به پای برادر دیگر نمینویسند. این رفتار ادامه همان منشی بود که آقای احمدینژاد در دوران انتخابات سال88 از خودش نشان داد. او در دوران تبلیغات انتخابات در تلویزیون از همسر یکی از کاندیداها صحبت کرد یا پسرهای شخصی دیگر را به ارتکاب جرائم اقتصادی متهم کرد. نباید در کشوری که الگوی حکومت اسلامی است، مسوولان این طور به یکدیگر توهین کنند. نباید مسوولان ارشد کشور ما از حکومت اسلامی چنین تصویری در اذهان جهانیان ایجاد کنند. خدایی ناکرده نباید شاخ و شانه برای هم بکشند و برای هم رجز بخوانند.
اگر برادر مسوولی خلافی کرده یا به انجام کار خلافی متهم شده است، نباید دیگر مسوول آن خلاف را در یک جلسه علنی به رخش بکشد. در نظام ما هر فردی تنها در قبال اعمال و رفتار خودش مسوول است. با از این دست رفتارها اصل نظام زیر سوال میرود. دل مقام معظم رهبری به درد میآید.
من به شهرهای مختلفی سفر میکنم. پس از علنی شدن این اختلافات و ماجرایی که در مجلس پیش آمد، برخی از جوانان حزباللهی به من مراجعه میکردند و میگفتند از کل این ماجرا و هر دو نفر آقایان رییسقوهمجریه و مقننه عصبانی هستند. مردم از اینطور علنیشدن اختلاف بین مسوولان ناراحت هستند. از نظر مردم هر دو نفر به دلیل بیتوجهی به فرمایشات رهبری مقصر هستند. خدا شاهد است که من معتقدم این مصاحبه تنها به این منظور باید صورت بگیرد که امثال من به مردم اعلام کنند که غصهدار نباشید. مردم باید بدانند مسوولان مانند گذشته از رهبری تبعیت میکنند.
کدام رفتارهای آقای احمدینژاد از نظر شما امتیاز منفی در کارنامهاش قلمداد میشود؟
اصراری که بر همراهی دایمی با آقای مشایی دارد. تمایل آقای احمدینژاد به همراهی دایم با مشایی و اینکه میخواهد همه جا او را با خود همراه ببرد، به نظر من مهمترین نقطهضعف کارنامه اوست. بهخصوص که همه از نظر رهبری در مورد شخص مشایی خبر دارند. با وجود انتشار نظر صریح رهبری، آقای احمدینژاد دست از همراهی دایم با مشایی بر نمیدارد. حتی اخیرا در سفر به مصر هم آقای مشایی جزو هیات همراه رییسجمهوری بوده است. من بهعنوان یک ایرانی از خرج حتی یک قرانی از حقم در بیتالمال برای سفر آقای مشایی به مصر، راضی نیستم. از سوی دیگر احمدینژاد باید بیشتر به حرف علما گوش میداد. مراجع تقلیدی که در قم برای آینده کشور دلسوزی میکنند، جز سعادت ملت و سربلندی اسلامی نیت دیگری ندارند. اما گاهی اوقات شاهد بودیم که آقای احمدینژاد برخلاف رای و نظر علما عمل میکند. این مسایل تبدیل به نقاط منفی کارنامه او میشوند. من بارها برای آقای احمدینژاد پیغام فرستادم که باید بیشتر به نظر علما احترام بگذارد. اما گویا توصیههای من کارگر نشده است.
بهنظر میرسد مشکل اینجاست که آقای احمدینژاد احترام خاصی برای کسانی که منتقد او هستند یا در برخی مواضع نظری متفاوت با او دارند، قایل نیست.
اگر واقعا چنین باشد باید منتظر باشیم که در آینده ضربه بخورد. همه باید برای روحانیون ارزش و احترام قایل باشند. آقای بنیصدر هم ارزش چندانی برای روحانیون قایل نبود و دیدیم که در آخر به چه فضاحتی مجبور به ترک کشور شد. در دوران ریاستجمهوری آقای بنیصدر ما دایم به او گوشزد میکردیم که برای روحانیون احترام قایل باشد و کشور را به سمت بحران پیش نبرد. اما او گوشش بدهکار نبود. بنی صدر روحانیت شیعه را به استهزا میگرفت و دیدیم که چه سرانجامی داشت. همه مسوولان باید از سرنوشت آقای بنی صدر عبرت بگیرند و به توصیههای روحانیون توجه کنند.
مدتهاست که من رییسجمهوری را از نزدیک ندیدهام اما اگر روزی او را زیارت کنم حتما از او هم میخواهم به وحدت بین مسوولان و روسای قوا توجه بیشتری داشته باشد. اگر او را ببینم حتما از او به دلیل خدمات زیادی که به کشور کرده است تشکر میکنم و به او گوشزد میکنم دل روحانیون از برخی اعمال او گرفته است. اما فعلا که دسترسی به او برای من مقدور نیست. شما روزنامهنگارها اگر میتوانید همینها را از طرف من به گوش رییسجمهوری برسانید. از طرف من به او بگوید که نباید با رفتارهایش دل رهبری را غصهدار کند و نباید نسبت به توصیههای روحانیون بیتوجهی کند.
چطور شما که از جدیترین هواداران آقای احمدینژاد بودید به او حتی برای تذکر دادن هم دسترسی ندارید؟
مسایلی پیش آمد که پس از آن دیگر دیدار با او سخت شد. من تنها به دنبال پیاده شدن اهداف انقلاب، امام و شهید رجایی در کشور هستم. نمیخواهم تنها با رییسجمهوری دیدار داشته باشم. من که به دنبال کسب مقام و منصب نیستم تا دایم به دنبال ملآقات با آقایان باشم. من یک فرد انقلابی هستم که تنها آرزویم نجات کشور و مردم است. در گذشته ملاقاتهایی با آقای احمدینژاد داشتیم اما اوضاع بهگونهای پیش رفت که مقداری از آقای احمدینژاد گله داشته باشم اما نمیخواهم اوضاع را شلوغ کنم یا بهگونهای رفتار کنم که شایبه مناظره من و رییسجمهوری در اذهان مردم ایجاد شود. من تنها میخواهم گلایههایم به گوش آقای احمدینژاد برسد.
شاید آقای احمدینژاد یا یکی از مشاوران او این مصاحبه را بخوانند. میتوانید اینجا گلایههایتان را مطرح کنید.
گلایه اصلی من این است که او با رفتارهایش دل مقاممعظمرهبری را به درد میآورد. هر چند که خدماتی به کشور داشته است اما نمیتوان از این اشتباهش چشمپوشی کرد. هیچ کدام از مسوولان کشور حق ندارند باعث به درد آمدن دل رهبری شوند.
وضعیت معیشتی مردم جزو گلایههای شما از دولت عدالت نیست؟
چرا وضعیت معیشتی مردم هم مرا نگران میکند. زمانی که قیمت یک پراید به 18میلیون رسیده است من روحانی، برای مردم چه جوابی دارم؟ روحانیون مملکت را به دست دولت دادهاند. دولت نباید با آن همه شعارهای اقتصادی اوضاع کشور را به اینجا میرساند. دایم میگویند اقتصاددانان این طور میگویند، اقتصاددانان آن طور میخواهند. با این شرایطی که پیش آمده بهتر است بگویم اقتصادندانها، اقتصاد کشور را به اینجا رساندند. ما انقلابی هستیم. ما تنها به دنبال گذشت زمان نیستم و برای خوشآیند مسوولان سخن نمیگوییم. ما به دنبال نجات کشور و ملت هستیم. مساله گرانی در نظام ما تاثیرگذار است ولی خداوند قدرت تحملش را هم به ما داده است. البته فراموش نکنیم که ما ملت صبوری هستیم و شرایط بدتر از این را هم دیدهایم و از سر گذراندهایم. مانند شرایط کشور در زمان جنگ. اما اگر آقای احمدینژاد به توصیههای رهبری و مراجع قم توجه کنند، کشور راحتتر و سریعتر از این شرایط خارج میشود. او باید تنها به وظایفش بپردازد و برای اصلاح شرایط کشور روحانیون را در اداره امور مشارکت بدهد.
بهرغم وجود انتقادات جزیی، شما هنوز هم در کل از دولت دهم حمایت میکنید. اگر در انتخابات آینده کسی از یاران و هواداران آقای احمدینژاد کاندیدا شود، از او حمایت میکنید؟
من پیشتر هم در یک مصاحبه گفته بودم که سیاست نظام در قبال آقای احمدینژاد، سیاست تعمیر و نگهداری است. اما خیالتان راحت باشد که او دیگر نمیتواند کاندیدای انتخابات ریاستجمهوری شود.
اینگونه که از ظواهر امر پیداست یکی از نزدیکان او در انتخابات آینده کاندیدا خواهد شد.
معلوم نیست. شاید هم اینطور که شما میگویید نشود. شما روزنامهنگارها موضوع کاندیدا شدن یکی از نزدیکان آقای احمدینژاد را مطرح کردید در حالی که هنوز هیچ خبری نیست.
با تبلیغاتی که صورت میگیرد؛ تاکید بر شعار زنده باد بهار، اصرار آقای احمدینژاد به اینکه دولت عدالت سال آینده به پایان کار خود نخواهد رسید و برنامههای تبلیغاتی مانند اجرای فاز دوم هدفمندی یارانهها و افزایش مقدار یارانه نقدی، به این نتیجه میرسیم که دولت میخواهد با معرفی کاندیدا در صحنه اجرایی کشور باقی بماند.
من اینطور فکر نمیکنم. اگر آقای احمدینژاد بخواهد این اشتباه را مرتکب شود ضربه سنگینی خواهد خورد تا امروز مردم احمدینژاد را فردی انقلابی و صادق میدانند اما اگر او بخواهد قدرت اجرایی کشور را نگه دارد اوضاع به گونه دیگری رقم خواهد خورد.
یعنی شما دیگر از او یا نزدیکانش در انتخابات آینده حمایت نخواهید کرد؟
به هیچ عنوان. تنها میخواهیم در ماههای باقی مانده او را تعمیر کنیم و نگه داریم تا کار دولت به روال طبیعی به پایان برسد. اما بهتر است آقای احمدینژاد فراموش نکند که روحانیون هستند و اگر شخصی از مسوولان بخواهد ذرهای حتی به ارزشهای انقلاب پشت کند، جلوی او را خواهیم گرفت.
اگر در انتخابات آینده یکی از یاران احمدینژاد به عنوان کاندیدا معرفی شود، شما چه خواهید کرد؟
نمیخواهم در این مورد حرفی بزنم. اما به آقای احمدینژاد میگویم که در شأن دولت نیست کاندیدا معرفی کند. اگر او گمان کرده با این روشهای وحدتشکن میتواند برای کاندیدایش رای جمع کند، اشتباه کرده. این روشها غلط است و در صورت اصرار آقای احمدینژاد به در پیش گرفتن این روشها قطعا با دولت برخورد خواهد شد.
منظورتان چه برخوردی است؟
نمیتوانم بگویم چه خواهیم کرد. ولی برای جلوگیری از این پیش آمد هم برنامه داریم. تنها میتوانم بگویم این کارها درست نیست. در شـأن رییسجمهور ایران نیست که دست به این اعمال بزند. روحانیون اجازه نخواهند داد کشور و انقلاب را به سمت آشوب و هیجان ببرند.
در صورتی که دولت قصد نداشته باشد کاندیدا معرفی کند، چه دلیلی برای تاکید آقای احمدینژاد بر شعار زنده باد بهار در مجمع عمومی سازمان ملل، مصر و سخنرانی روز 22بهمن میتوان یافت؟ برخی میگویند این شعار کاندیدای احتمالی دولت برای انتخابات ریاستجمهوری بعدی است.
از خودش بپرسید زنده باد بهار یعنی چه؟ چرا از من میپرسید؟ من هم میگویم زنده باد بهار. همه میگویند زنده باد بهار. شما تنها بر هر حرف و گفته او حساس شدهاید و پشت مسایل ساده هم به دنبال امر پیچیدهای میگردید. آقای احمدینژاد با معرفی کاندیدا به خودش و وجههاش صدمه میزند.
اگر یکی از نزدیکان آقای احمدینژاد مانند مشایی کاندیدا شود چه خواهید کرد؟
آن روز باید دید شورای نگهبان چه خواهد کرد؟
پیشبینی شما چیست؟ شورای نگهبان چه خواهد کرد؟
با توجه به پروندههای متعدد او، رد صلاحیتش خواهد کرد. او بیش از پنج پرونده مفتوح دارد. تایید صلاحیتش ممکن نیست.
شنیده میشود که برخی از اعضای دولت گفتهاند اسنادی در دست دارند که ممکن است در مناطق حساس از آن استفاده کنند.
نه. احمدینژاد نظام را زیر سوال نمیبرد. ممکن است دو الی سه نفر با هم بد باشند ولی هیچ کدام نظام را زیر سوال نخواهند برد. من باور نمیکنم که احمدینژاد بخواهد دست به این کارها بزند و کشور را به سمت آشوب و بحران ببرد. همان طور که گفتم آقای احمدینژاد تاکنون نشان داده است که به انقلاب و ارزشهای آن خیانت نکرده است و نمیکند. البته او باید بداند اگر ما علیه یکدیگر مطلبی داریم باید مدارک را در اختیار مراجع قضایی قرار بدهیم نه اینکه آنها را دستاویزی برای تهدید یکدیگر یا امتیازگیری از دیگری کنیم.
اینطور که به نظر میرسد علیه کاندیداتوری آقای مشایی مقاوتهایی وجود دارد اما ممکن است یکیدیگر از یاران آقای احمدینژاد که کمتر شناخته شده هستند به میدان بیاید و در اثر همین تبلیغات بتواند رای بیاورد.
همه این افراد پرونده دارند. همه یاران رییسجمهوری پرونده دارند. سابقه برخی از آنان به گونهای است که رییسمجلس به آقای احمدینژاد گفت شما نمیگذارید قوه قضاییه به پرونده اطرافیانتان رسیدگی کند. هر چند که این حرف رییسمجلس از نظر من حرف بدی بود و باعث به وجود آمدن بداخلاقیهای بعدش شد. آقای لاریجانی پیشتر بد کرد که در آن جلسه مجلس آقای احمدینژاد مجبور شد پاسخ او را بدتر بدهد. اما باید تمام این حرفها را فراموش کنیم و دیگر در مورد این مسایل چیزی نگوییم.
رهبر هشدار داده است و ما نمیتوانیم دیگر از آینده حرفی به میان بیاوریم. مردم عصبانی شدهاند و در بعضی شهرها عکسالعمل نشان دادهاند. دیگر ما تنها باید منتظر باشیم تا این چند ماه باقی مانده به سر برسد.
میگویید سیاست نظام در مورد احمدینژاد تعمیر و نگهداری است. در مورد نگهداریاش توضیح دادید. اما چطور میخواهید او را برای ماههای باقیمانده تعمیر کنید؟
تعمیر، همین فرمایشات رهبری است. سخنان او از ما محافظت میکند. توصیه رهبری به اینکه مسوولان درست صحبت کنند و مسایلی از این دست برای تعمیر مسوولان گفته میشود. البته من نمیدانم چقدر فرمایشات رهبری روی احمدینژاد تاثیر دارد، شما باید این را از خود او بپرسید.
دست ما به دامن او نمیرسد. برای همین از شما که یک روز از حامیان سرسخت او بودید میپرسیم.
من یک روزی حامی سرسخت احمدینژاد بودم، امروز دیگر نیستم.
آن روز فکر میکردید اوضاع کشور به این صورت در بیاید؟
حالا که درآمده. البته من هنوز هم معتقدم احمدینژاد از آرمانهای امام جدا نشده است. ولی بعضی از حرفها را خط قرمز میداند یا خدای ناکرده بهگونهای لج بازی میکند. مانند رفتاری که در مورد جوانفکر داشت. به هر حال قوا اگر با هم نسازند ما هم عصبانی میشویم و ممکن است کاری کنیم. البته جوانان که کمتر میتوانند خودشان را کنترل کنند زودتر دست به اقدام عملی میزنند. آنها زمانی عصبانی میشوند که رهبری فرمود هر که ادامه بدهد خیانت کرده است. حزبالله هم از شنیدن این حرف عصبانی شد اینها نباید کاری کنند که این مسایل پیش بیاید.
متاسفانه آقای احمدینژاد در برخی موارد بدقلقی نشان داد. مسوولان نباید کار را به جایی برسانند که مقام معظم رهبری مجبور شوند بگویند: «من شما را به خدا واگذار میکنم.» زمانی که رهبری میگوید من شما را به خدا واگذار میکنم؛ جوانان حزباللهی به حدی ناراحت و خشمگین میشوند که به سوی آن مسوول لنگهکفش پرتاب کنند. حزبالله نمیتواند این رفتارها را تحمل کند. کسانی که طی این جریانات دل رهبری را به درد آوردهاند باید منتظر خشم حزبالله باشند. تاکنون هم اگر حزبالله سکوت کرده است یا واکنش آنچنانی نشان نداده است به دلیل توصیه مقام معظم رهبری به سکوت بوده است. ما از رهبری تبعیت میکنیم و منتظر روزی هستیم که ایشان شخصا به این مسایل بپردازد و مشکلات کشور را حل کند. هر چند که برخی از جوانان حزباللهی نتوانستهاند خشم خود را کنترل کنند و اعتراض خود را به آقای لاریجانی نشان دادند.
از نظر شما حمله به رییسمجلس، تنها به دلیل خشم جوانان حزباللهی از رویدادهای جلسه استیضاح وزیر کار رخ داد؟ با توجه به اینکه برخی از کسانی که در حمله به رییس مجلس دست داشتهاند را دستگیر کردهاند، به نظر میرسد حمله به او سازماندهی شده بوده است.
لاریجانی هم در ماجرای مجلس مقصر بود. او نباید با آن لحن پاسخ رییسجمهوری را میداد. هر چند که او در مقابل خطای احتمالی نزدیکانش مقصر نیست و رییسجمهوری نباید موضوع برادر رییسمجلس را در جلسه علنی به آن وضع مطرح میکرد، اما رییسمجلس هم باید شأن رییسجمهوری را در نظر میگرفت و با او رفتاری احترامآمیز میداشت.
آقای لاریجانی مرتکب چه اشتباهی شد؟ او پس از پخش نوار در مجلس تنها گفت که اشتباهات برادرم ربطی به من ندارد و باید قوهقضاییه به ماجرا رسیدگی کند.
او نباید آن گونه توهینآمیز جواب رییسجمهوری را میداد. نباید جوابی میداد که حساسیتبرانگیز باشد. من خبر دارم که عدهای در قم بهشدت جریحهدار شدهاند. مردم قم معتقدند که هر دوی این افراد اشتباه کردند. دست مردم عصبانی قم به رییسجمهوری نرسید، خشمشان را به رییسمجلس نشان دادند.
چرا رییس دولت حاضر شد برای حفظ مرتضوی هزینهای آنقدر سنگین بپردازد؟
نمیدانم. میدانید که من عضو جامعه وعاظ هستم. چند ماه پیش قرار شد آقای مرتضوی بیاید در جامعه وعاظ و از عملکردش دفاع کند. هر چند که جلسه ما با او لغو شد. گویا در آخرین دقایق تلفنی به او شد و از حضور در جمع اعضای جامعه وعاظ منصرفش کرد. اگر میآمد ممکن بود ما هم در جریان امور قرار بگیریم و بتوانیم بفهمیم دلیل اصرار آقای احمدینژاد برای حفظ او در دولت چیست؟
جعفر شجونی عضو جامعه وعاظ و عضو حزب هیاتهای موتلفه راه سوم را برگزیده. این مدافع سرسخت احمدینژاد در دوره نهم ریاست جمهوری و هوادار او در انتخابات سال 88 میگوید: احمدینژاد در مسجد است نه میشود او را کند و نه آن را سوزاند. از نظر او باید احمدینژاد را تا پایان دوران ریاستجمهوریاش تحمل کرد. هرچند امیدوار است یاران او برای انتخابات سال آینده کاندیدایی نداشته باشند تا تتمه آبروی هواداران گذشتهاش از بین نرود.
شما از حامیان آقای احمدینژاد در انتخابات سال84 و سال88 بودید. با توجه به مسایلی که اخیرا پیش آمده است، چه ارزیابی نسبت به عملکرد او و دفاعی که در گذشته از آقای احمدینژاد کردید، دارید؟
من از او دفاع کردم و در 10استان برای پیروز شدن او در انتخابات تلاش کردم. برآوردم از سخنان و حتی عملکرد او این بود که احمدینژاد به آرمانهای امام(ره) خیانت نخواهد کرد و از ارزشهای انقلاب حمایت میکند. آقای احمدینژاد مانند شهید رجایی از ارزشهای انقلاب اسلامی سخن میگفت. با توجه به مجموعه رفتارهای او تصمیم گرفتم برای انتخاب شدنش تلاش کنم. امروز هم از کارم پشیمان نیستم. آقای احمدینژاد تاکنون کاری نکرده است تا من به این نتیجه برسم که به انقلاب و آرمانهای امام(ره) خیانت میکند. پیشتر هم گفتهام سیاست ما در قبال او در این ماههای پایانی دولت، نگهداری و تعمیر است. ما فقط منتظریم تا این چند ماه به پایان برسد.
اگر به سال 84 برگردید باز هم از او دفاع میکنید یا در استانها برای او تبلیغ میکنید؟
شرایط امروز به نسبت سال 84 تغییرات زیادی کرده است. هر چند به دلیل تغییرات امروز نمیشود گذشته را زیر سوال برد. البته اوضاع طی این 7 سال بهگونهای شکل گرفت که نمیشود گفت ما همچنان همان رفتار گذشته را خواهیم داشت. رابطه ما با آقای احمدینژاد به دلیل تغییراتی که پیش آمده تفاوت ماهوی پیدا کرده است. مانند زوجی که یک روز با عشق و علاقه با هم ازدواج کردهاند ولی امروز به دلایلی ناچار از طلاق شدهاند.
منظور شما این است که احمدینژاد امروز دیگر احمدینژاد سال 84 نیست؟
ما که تغییر نکردیم. نمیخواهم بگویم آقای احمدینژاد تغییر کرده ست یا خیر اما آن کسی که تغییر کرده است، اساس رابطه بین ما، روحانیون و آقای احمدینژاد را برهم زده است.
اگر درست متوجه شده باشم میخواهید بگویید آقای احمدینژاد به نسبت سال84 تغییراتی در منش و رفتار داشته است؟
اگر بهدنبال این لغت هستید، باید بگویم بله او تغییر کرده است. بهخصوص این اواخر رفتاری داشته که در شأن رییسجمهوری نظام ما نبود و نیست.
رییسجمهوریاسلامی نباید برود در جلسه علنی مجلس شورای اسلامی و اتهامی به برادر رییسمجلس بزند. او نباید اتهام غیراثبات شده برادر رییسمجلس را در آن جلسه به رخ او میکشید و شخصا قضاوت میکرد که عملکرد آن شخص خلاف قانون بوده است.
نظام ما قانون، قاضی و دادگاه دارد. جرم برادر را، بر فرض که جرمی هم مرتکب شده باشد به پای برادر دیگر نمینویسند. این رفتار ادامه همان منشی بود که آقای احمدینژاد در دوران انتخابات سال88 از خودش نشان داد. او در دوران تبلیغات انتخابات در تلویزیون از همسر یکی از کاندیداها صحبت کرد یا پسرهای شخصی دیگر را به ارتکاب جرائم اقتصادی متهم کرد. نباید در کشوری که الگوی حکومت اسلامی است، مسوولان این طور به یکدیگر توهین کنند. نباید مسوولان ارشد کشور ما از حکومت اسلامی چنین تصویری در اذهان جهانیان ایجاد کنند. خدایی ناکرده نباید شاخ و شانه برای هم بکشند و برای هم رجز بخوانند.
اگر برادر مسوولی خلافی کرده یا به انجام کار خلافی متهم شده است، نباید دیگر مسوول آن خلاف را در یک جلسه علنی به رخش بکشد. در نظام ما هر فردی تنها در قبال اعمال و رفتار خودش مسوول است. با از این دست رفتارها اصل نظام زیر سوال میرود. دل مقام معظم رهبری به درد میآید.
من به شهرهای مختلفی سفر میکنم. پس از علنی شدن این اختلافات و ماجرایی که در مجلس پیش آمد، برخی از جوانان حزباللهی به من مراجعه میکردند و میگفتند از کل این ماجرا و هر دو نفر آقایان رییسقوهمجریه و مقننه عصبانی هستند. مردم از اینطور علنیشدن اختلاف بین مسوولان ناراحت هستند. از نظر مردم هر دو نفر به دلیل بیتوجهی به فرمایشات رهبری مقصر هستند. خدا شاهد است که من معتقدم این مصاحبه تنها به این منظور باید صورت بگیرد که امثال من به مردم اعلام کنند که غصهدار نباشید. مردم باید بدانند مسوولان مانند گذشته از رهبری تبعیت میکنند.
کدام رفتارهای آقای احمدینژاد از نظر شما امتیاز منفی در کارنامهاش قلمداد میشود؟
اصراری که بر همراهی دایمی با آقای مشایی دارد. تمایل آقای احمدینژاد به همراهی دایم با مشایی و اینکه میخواهد همه جا او را با خود همراه ببرد، به نظر من مهمترین نقطهضعف کارنامه اوست. بهخصوص که همه از نظر رهبری در مورد شخص مشایی خبر دارند. با وجود انتشار نظر صریح رهبری، آقای احمدینژاد دست از همراهی دایم با مشایی بر نمیدارد. حتی اخیرا در سفر به مصر هم آقای مشایی جزو هیات همراه رییسجمهوری بوده است. من بهعنوان یک ایرانی از خرج حتی یک قرانی از حقم در بیتالمال برای سفر آقای مشایی به مصر، راضی نیستم. از سوی دیگر احمدینژاد باید بیشتر به حرف علما گوش میداد. مراجع تقلیدی که در قم برای آینده کشور دلسوزی میکنند، جز سعادت ملت و سربلندی اسلامی نیت دیگری ندارند. اما گاهی اوقات شاهد بودیم که آقای احمدینژاد برخلاف رای و نظر علما عمل میکند. این مسایل تبدیل به نقاط منفی کارنامه او میشوند. من بارها برای آقای احمدینژاد پیغام فرستادم که باید بیشتر به نظر علما احترام بگذارد. اما گویا توصیههای من کارگر نشده است.
بهنظر میرسد مشکل اینجاست که آقای احمدینژاد احترام خاصی برای کسانی که منتقد او هستند یا در برخی مواضع نظری متفاوت با او دارند، قایل نیست.
اگر واقعا چنین باشد باید منتظر باشیم که در آینده ضربه بخورد. همه باید برای روحانیون ارزش و احترام قایل باشند. آقای بنیصدر هم ارزش چندانی برای روحانیون قایل نبود و دیدیم که در آخر به چه فضاحتی مجبور به ترک کشور شد. در دوران ریاستجمهوری آقای بنیصدر ما دایم به او گوشزد میکردیم که برای روحانیون احترام قایل باشد و کشور را به سمت بحران پیش نبرد. اما او گوشش بدهکار نبود. بنی صدر روحانیت شیعه را به استهزا میگرفت و دیدیم که چه سرانجامی داشت. همه مسوولان باید از سرنوشت آقای بنی صدر عبرت بگیرند و به توصیههای روحانیون توجه کنند.
مدتهاست که من رییسجمهوری را از نزدیک ندیدهام اما اگر روزی او را زیارت کنم حتما از او هم میخواهم به وحدت بین مسوولان و روسای قوا توجه بیشتری داشته باشد. اگر او را ببینم حتما از او به دلیل خدمات زیادی که به کشور کرده است تشکر میکنم و به او گوشزد میکنم دل روحانیون از برخی اعمال او گرفته است. اما فعلا که دسترسی به او برای من مقدور نیست. شما روزنامهنگارها اگر میتوانید همینها را از طرف من به گوش رییسجمهوری برسانید. از طرف من به او بگوید که نباید با رفتارهایش دل رهبری را غصهدار کند و نباید نسبت به توصیههای روحانیون بیتوجهی کند.
چطور شما که از جدیترین هواداران آقای احمدینژاد بودید به او حتی برای تذکر دادن هم دسترسی ندارید؟
مسایلی پیش آمد که پس از آن دیگر دیدار با او سخت شد. من تنها به دنبال پیاده شدن اهداف انقلاب، امام و شهید رجایی در کشور هستم. نمیخواهم تنها با رییسجمهوری دیدار داشته باشم. من که به دنبال کسب مقام و منصب نیستم تا دایم به دنبال ملآقات با آقایان باشم. من یک فرد انقلابی هستم که تنها آرزویم نجات کشور و مردم است. در گذشته ملاقاتهایی با آقای احمدینژاد داشتیم اما اوضاع بهگونهای پیش رفت که مقداری از آقای احمدینژاد گله داشته باشم اما نمیخواهم اوضاع را شلوغ کنم یا بهگونهای رفتار کنم که شایبه مناظره من و رییسجمهوری در اذهان مردم ایجاد شود. من تنها میخواهم گلایههایم به گوش آقای احمدینژاد برسد.
شاید آقای احمدینژاد یا یکی از مشاوران او این مصاحبه را بخوانند. میتوانید اینجا گلایههایتان را مطرح کنید.
گلایه اصلی من این است که او با رفتارهایش دل مقاممعظمرهبری را به درد میآورد. هر چند که خدماتی به کشور داشته است اما نمیتوان از این اشتباهش چشمپوشی کرد. هیچ کدام از مسوولان کشور حق ندارند باعث به درد آمدن دل رهبری شوند.
وضعیت معیشتی مردم جزو گلایههای شما از دولت عدالت نیست؟
چرا وضعیت معیشتی مردم هم مرا نگران میکند. زمانی که قیمت یک پراید به 18میلیون رسیده است من روحانی، برای مردم چه جوابی دارم؟ روحانیون مملکت را به دست دولت دادهاند. دولت نباید با آن همه شعارهای اقتصادی اوضاع کشور را به اینجا میرساند. دایم میگویند اقتصاددانان این طور میگویند، اقتصاددانان آن طور میخواهند. با این شرایطی که پیش آمده بهتر است بگویم اقتصادندانها، اقتصاد کشور را به اینجا رساندند. ما انقلابی هستیم. ما تنها به دنبال گذشت زمان نیستم و برای خوشآیند مسوولان سخن نمیگوییم. ما به دنبال نجات کشور و ملت هستیم. مساله گرانی در نظام ما تاثیرگذار است ولی خداوند قدرت تحملش را هم به ما داده است. البته فراموش نکنیم که ما ملت صبوری هستیم و شرایط بدتر از این را هم دیدهایم و از سر گذراندهایم. مانند شرایط کشور در زمان جنگ. اما اگر آقای احمدینژاد به توصیههای رهبری و مراجع قم توجه کنند، کشور راحتتر و سریعتر از این شرایط خارج میشود. او باید تنها به وظایفش بپردازد و برای اصلاح شرایط کشور روحانیون را در اداره امور مشارکت بدهد.
بهرغم وجود انتقادات جزیی، شما هنوز هم در کل از دولت دهم حمایت میکنید. اگر در انتخابات آینده کسی از یاران و هواداران آقای احمدینژاد کاندیدا شود، از او حمایت میکنید؟
من پیشتر هم در یک مصاحبه گفته بودم که سیاست نظام در قبال آقای احمدینژاد، سیاست تعمیر و نگهداری است. اما خیالتان راحت باشد که او دیگر نمیتواند کاندیدای انتخابات ریاستجمهوری شود.
اینگونه که از ظواهر امر پیداست یکی از نزدیکان او در انتخابات آینده کاندیدا خواهد شد.
معلوم نیست. شاید هم اینطور که شما میگویید نشود. شما روزنامهنگارها موضوع کاندیدا شدن یکی از نزدیکان آقای احمدینژاد را مطرح کردید در حالی که هنوز هیچ خبری نیست.
با تبلیغاتی که صورت میگیرد؛ تاکید بر شعار زنده باد بهار، اصرار آقای احمدینژاد به اینکه دولت عدالت سال آینده به پایان کار خود نخواهد رسید و برنامههای تبلیغاتی مانند اجرای فاز دوم هدفمندی یارانهها و افزایش مقدار یارانه نقدی، به این نتیجه میرسیم که دولت میخواهد با معرفی کاندیدا در صحنه اجرایی کشور باقی بماند.
من اینطور فکر نمیکنم. اگر آقای احمدینژاد بخواهد این اشتباه را مرتکب شود ضربه سنگینی خواهد خورد تا امروز مردم احمدینژاد را فردی انقلابی و صادق میدانند اما اگر او بخواهد قدرت اجرایی کشور را نگه دارد اوضاع به گونه دیگری رقم خواهد خورد.
یعنی شما دیگر از او یا نزدیکانش در انتخابات آینده حمایت نخواهید کرد؟
به هیچ عنوان. تنها میخواهیم در ماههای باقی مانده او را تعمیر کنیم و نگه داریم تا کار دولت به روال طبیعی به پایان برسد. اما بهتر است آقای احمدینژاد فراموش نکند که روحانیون هستند و اگر شخصی از مسوولان بخواهد ذرهای حتی به ارزشهای انقلاب پشت کند، جلوی او را خواهیم گرفت.
اگر در انتخابات آینده یکی از یاران احمدینژاد به عنوان کاندیدا معرفی شود، شما چه خواهید کرد؟
نمیخواهم در این مورد حرفی بزنم. اما به آقای احمدینژاد میگویم که در شأن دولت نیست کاندیدا معرفی کند. اگر او گمان کرده با این روشهای وحدتشکن میتواند برای کاندیدایش رای جمع کند، اشتباه کرده. این روشها غلط است و در صورت اصرار آقای احمدینژاد به در پیش گرفتن این روشها قطعا با دولت برخورد خواهد شد.
منظورتان چه برخوردی است؟
نمیتوانم بگویم چه خواهیم کرد. ولی برای جلوگیری از این پیش آمد هم برنامه داریم. تنها میتوانم بگویم این کارها درست نیست. در شـأن رییسجمهور ایران نیست که دست به این اعمال بزند. روحانیون اجازه نخواهند داد کشور و انقلاب را به سمت آشوب و هیجان ببرند.
در صورتی که دولت قصد نداشته باشد کاندیدا معرفی کند، چه دلیلی برای تاکید آقای احمدینژاد بر شعار زنده باد بهار در مجمع عمومی سازمان ملل، مصر و سخنرانی روز 22بهمن میتوان یافت؟ برخی میگویند این شعار کاندیدای احتمالی دولت برای انتخابات ریاستجمهوری بعدی است.
از خودش بپرسید زنده باد بهار یعنی چه؟ چرا از من میپرسید؟ من هم میگویم زنده باد بهار. همه میگویند زنده باد بهار. شما تنها بر هر حرف و گفته او حساس شدهاید و پشت مسایل ساده هم به دنبال امر پیچیدهای میگردید. آقای احمدینژاد با معرفی کاندیدا به خودش و وجههاش صدمه میزند.
اگر یکی از نزدیکان آقای احمدینژاد مانند مشایی کاندیدا شود چه خواهید کرد؟
آن روز باید دید شورای نگهبان چه خواهد کرد؟
پیشبینی شما چیست؟ شورای نگهبان چه خواهد کرد؟
با توجه به پروندههای متعدد او، رد صلاحیتش خواهد کرد. او بیش از پنج پرونده مفتوح دارد. تایید صلاحیتش ممکن نیست.
شنیده میشود که برخی از اعضای دولت گفتهاند اسنادی در دست دارند که ممکن است در مناطق حساس از آن استفاده کنند.
نه. احمدینژاد نظام را زیر سوال نمیبرد. ممکن است دو الی سه نفر با هم بد باشند ولی هیچ کدام نظام را زیر سوال نخواهند برد. من باور نمیکنم که احمدینژاد بخواهد دست به این کارها بزند و کشور را به سمت آشوب و بحران ببرد. همان طور که گفتم آقای احمدینژاد تاکنون نشان داده است که به انقلاب و ارزشهای آن خیانت نکرده است و نمیکند. البته او باید بداند اگر ما علیه یکدیگر مطلبی داریم باید مدارک را در اختیار مراجع قضایی قرار بدهیم نه اینکه آنها را دستاویزی برای تهدید یکدیگر یا امتیازگیری از دیگری کنیم.
اینطور که به نظر میرسد علیه کاندیداتوری آقای مشایی مقاوتهایی وجود دارد اما ممکن است یکیدیگر از یاران آقای احمدینژاد که کمتر شناخته شده هستند به میدان بیاید و در اثر همین تبلیغات بتواند رای بیاورد.
همه این افراد پرونده دارند. همه یاران رییسجمهوری پرونده دارند. سابقه برخی از آنان به گونهای است که رییسمجلس به آقای احمدینژاد گفت شما نمیگذارید قوه قضاییه به پرونده اطرافیانتان رسیدگی کند. هر چند که این حرف رییسمجلس از نظر من حرف بدی بود و باعث به وجود آمدن بداخلاقیهای بعدش شد. آقای لاریجانی پیشتر بد کرد که در آن جلسه مجلس آقای احمدینژاد مجبور شد پاسخ او را بدتر بدهد. اما باید تمام این حرفها را فراموش کنیم و دیگر در مورد این مسایل چیزی نگوییم.
رهبر هشدار داده است و ما نمیتوانیم دیگر از آینده حرفی به میان بیاوریم. مردم عصبانی شدهاند و در بعضی شهرها عکسالعمل نشان دادهاند. دیگر ما تنها باید منتظر باشیم تا این چند ماه باقی مانده به سر برسد.
میگویید سیاست نظام در مورد احمدینژاد تعمیر و نگهداری است. در مورد نگهداریاش توضیح دادید. اما چطور میخواهید او را برای ماههای باقیمانده تعمیر کنید؟
تعمیر، همین فرمایشات رهبری است. سخنان او از ما محافظت میکند. توصیه رهبری به اینکه مسوولان درست صحبت کنند و مسایلی از این دست برای تعمیر مسوولان گفته میشود. البته من نمیدانم چقدر فرمایشات رهبری روی احمدینژاد تاثیر دارد، شما باید این را از خود او بپرسید.
دست ما به دامن او نمیرسد. برای همین از شما که یک روز از حامیان سرسخت او بودید میپرسیم.
من یک روزی حامی سرسخت احمدینژاد بودم، امروز دیگر نیستم.
آن روز فکر میکردید اوضاع کشور به این صورت در بیاید؟
حالا که درآمده. البته من هنوز هم معتقدم احمدینژاد از آرمانهای امام جدا نشده است. ولی بعضی از حرفها را خط قرمز میداند یا خدای ناکرده بهگونهای لج بازی میکند. مانند رفتاری که در مورد جوانفکر داشت. به هر حال قوا اگر با هم نسازند ما هم عصبانی میشویم و ممکن است کاری کنیم. البته جوانان که کمتر میتوانند خودشان را کنترل کنند زودتر دست به اقدام عملی میزنند. آنها زمانی عصبانی میشوند که رهبری فرمود هر که ادامه بدهد خیانت کرده است. حزبالله هم از شنیدن این حرف عصبانی شد اینها نباید کاری کنند که این مسایل پیش بیاید.
متاسفانه آقای احمدینژاد در برخی موارد بدقلقی نشان داد. مسوولان نباید کار را به جایی برسانند که مقام معظم رهبری مجبور شوند بگویند: «من شما را به خدا واگذار میکنم.» زمانی که رهبری میگوید من شما را به خدا واگذار میکنم؛ جوانان حزباللهی به حدی ناراحت و خشمگین میشوند که به سوی آن مسوول لنگهکفش پرتاب کنند. حزبالله نمیتواند این رفتارها را تحمل کند. کسانی که طی این جریانات دل رهبری را به درد آوردهاند باید منتظر خشم حزبالله باشند. تاکنون هم اگر حزبالله سکوت کرده است یا واکنش آنچنانی نشان نداده است به دلیل توصیه مقام معظم رهبری به سکوت بوده است. ما از رهبری تبعیت میکنیم و منتظر روزی هستیم که ایشان شخصا به این مسایل بپردازد و مشکلات کشور را حل کند. هر چند که برخی از جوانان حزباللهی نتوانستهاند خشم خود را کنترل کنند و اعتراض خود را به آقای لاریجانی نشان دادند.
از نظر شما حمله به رییسمجلس، تنها به دلیل خشم جوانان حزباللهی از رویدادهای جلسه استیضاح وزیر کار رخ داد؟ با توجه به اینکه برخی از کسانی که در حمله به رییس مجلس دست داشتهاند را دستگیر کردهاند، به نظر میرسد حمله به او سازماندهی شده بوده است.
لاریجانی هم در ماجرای مجلس مقصر بود. او نباید با آن لحن پاسخ رییسجمهوری را میداد. هر چند که او در مقابل خطای احتمالی نزدیکانش مقصر نیست و رییسجمهوری نباید موضوع برادر رییسمجلس را در جلسه علنی به آن وضع مطرح میکرد، اما رییسمجلس هم باید شأن رییسجمهوری را در نظر میگرفت و با او رفتاری احترامآمیز میداشت.
آقای لاریجانی مرتکب چه اشتباهی شد؟ او پس از پخش نوار در مجلس تنها گفت که اشتباهات برادرم ربطی به من ندارد و باید قوهقضاییه به ماجرا رسیدگی کند.
او نباید آن گونه توهینآمیز جواب رییسجمهوری را میداد. نباید جوابی میداد که حساسیتبرانگیز باشد. من خبر دارم که عدهای در قم بهشدت جریحهدار شدهاند. مردم قم معتقدند که هر دوی این افراد اشتباه کردند. دست مردم عصبانی قم به رییسجمهوری نرسید، خشمشان را به رییسمجلس نشان دادند.
چرا رییس دولت حاضر شد برای حفظ مرتضوی هزینهای آنقدر سنگین بپردازد؟
نمیدانم. میدانید که من عضو جامعه وعاظ هستم. چند ماه پیش قرار شد آقای مرتضوی بیاید در جامعه وعاظ و از عملکردش دفاع کند. هر چند که جلسه ما با او لغو شد. گویا در آخرین دقایق تلفنی به او شد و از حضور در جمع اعضای جامعه وعاظ منصرفش کرد. اگر میآمد ممکن بود ما هم در جریان امور قرار بگیریم و بتوانیم بفهمیم دلیل اصرار آقای احمدینژاد برای حفظ او در دولت چیست؟
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر