سران و دست اندر کاران فاسد نظام اسلامی حاکم بر ایران، آزادی را در میدان آزادی در شهر کرمانشاه بدار آویختند. در روز سه شنبه این هفته در میدان آزادی کرمانشاه سه نفر را به نامهای ساسان بسامی 36 ساله، علیرضا احمدی 48 ساله و صادق اسکندری 33 ساله به جرم سرقط از بانک سپه زیر پل این میدان آویزان کردند و با حرکت دادنِ مینی بوس زیر پایشان با تکان دهنده ترین شیوه آنها را کشتند و جنازه به زنجیر کشیده آنان را به خانواده هایشان تحویل دادند. آری در این روز، سیاهی جان گرفت، ابر چرکین عدل اسلامی تمامی فضای میدان را سیاه پوش کرد و باتلاق بی رحمی هر سه نفر را بلعید. قاتلان هم در میان هیاهوی مطربان، فاتحان فصل شدند. آری فقط واژۀ فقر می تواند فقرا را اینچنین در هم بکوبد!
وضعیتی که این رژیم به مردم تحمیل کرده است وضعیتی نیست که انسان در آن مثل یک انسان و مثل یک موجود انسانی فکر کند. مثلِ یک موجود انسانی زندگی کند تا زندگی معنا پیدا کند. رژیم اسلامی فرهنگ دزدی را، فرهنگ آدم کشی را، ویروس فساد را در میان جامعه پرورش میدهد و پخش می کند. تمام قوانینی که رژیم اسلامی تصویب کرده است در طول این 32 سال از صاحبان ثروت علیه فقرا دفاع کرده و می کند. آنجاست باید قالب فقر را شکست، قاب نابرابری را بر زمین کوبید و فقر را به همگان نشان داد و فقر را توضیح داد. همراه توضیح فقر باید بیوگرافی زندانیان را، اعدام شدگان را خواند و دانست که در چه شرایط مصیبت باری و در چه جامعۀ فاسدی این آدمها بزرگ شده اند. در جامعه ای که لب درهایش روبه کوچه های ناعدالتی باز می شود. کوچه هایی که اگر کلاه برسر کسی نگذارید بر سرت کلاه می گذارند. کلاه می گذارند بخاطر موقعیت خویش، بخاطر زنده ماندن و رفعِ ابتدایی ترین مایحتاج زندگی، بخاطرِ تأمین مخارجِ تحصیل، بخاطر زنده ماندنِ نوزادی که نا خواسته بدنیا آمده است. بخاطر کشیدنِ دندان یا سوزن بیماری ای که هر هفته باید زده شود تا بتوان نفس کشید و زنده ماند. بخاطر بار سنگین خانواده و پدر و مادر پیری که آخرین روزهای عمرشان را زیر سیطره چنین نظام فاسدی می گذرانند. در نتیجه، در چنین جامعه ای که قانون جنگل برآن حکم می راند برای حفظ و بقای بزرگترها باید کوچکترها را خورد. دزدان بزرگ باید آفتابه دزد ها را بکشند، به حکم صریح اسلام دست و پایشان را قطع کنند تا خود امنیت داشته باشند رقمهای میلیونی را از اموال مردم به جیب بزنند.
باید قاضی صادقی نورانی رئیس دادگاه انقلاب وقت شیراز دست ( رحیم س ) 28 ساله را به جرم سرقط از بانک سپه، شعبه انوری در حضور مردم این شهر قطع کند تا روئسای سایر بانکها و آیت الله ها و آقازده ها بتوانند در آسایش و امنیت این کشور اسلامی همه میلیاردر شوند. در نظام جانیان اسلامی کسی که به اوج فقر کشانیده شده است را بخاطر برداشتن لقمه نانی که باید شکم همسر و بچه هایش را سیر کند به مرگ محکوم می کنند اما خیل آیت اله های میلیاردر و دزدان میلیونر حکومت از قبل هستی همین مردمی که به فقر کشیده شده اند دارند در ناز و نعمت زندگی می کنند.
به سحنانِ دادستان عمومی وانقلاب کرمانشاه در حاشیه اعدام این سه نفر توجه کنید، ما، در جهت حفظ امنیت و آسایش مردم از هیچ کوششی فرو گذار نخواهیم بود.
منظور مجتبی ملکی از امنیت و آسایش نه برای مردم، چرا که دارند دسته دسته مردم را دار می زنند. بلکه امنیت برای مشتی جنایتکار را می خواهد تامین کند که نظام فاسد اسلامی را در دست دارند.
سران و دست اندر کاران رژیم اسلامی جانورانی هستند که باید بکشند تا زنده بمانند، باید خون بریزند و خون ببینند تا زنده باشند اجساد انسان را بر چوبه دار ببینند تا آرام بگیرند.
مسلماً هیچ مسئله ای در طول این سه دهه عمر ننگین حکومت اسلامی تا کنون وجود نداشته که به اندازۀ واژۀ مجازات اعدام منجر به بحث و جدل در سطح بین المللی نشده باشد
ما بارها اعلام کرده ایم که اعدام یعنی شدید ترین مجازات. یعنی کشتن و قتل انسان به دستور قوۀ قضائیه، یعنی توهین آمیزترین واژه به حیثیت و وجدان بشریت.
وبارها اعلام کرده ایم که مبارزه ما علیه حکمِ اعدام فقط منوط به مبارزه علیه اعدام زندانیان سیاسی نیست. مبارزه ما تا لغو کامل این لکه ننگین بر دامن بشریت ادامه دارد.
در نتیجه از همه خانوادهای شریفی که کسی یا کسانی یا دوست و همسایه ای از آنها در زندانهای نظام اسلامی گرفتارند به کمیته علیه اعدام و سنگسار خبر دهند با ذکر اسم مشخصات آنان. هم اکنون هزاران انسان در زندانهای رژیم اسلامی بسر می برند که صدا ندارند، چهره ندارند، کسی آنها را نمی شناسد و در شکنجه گاه های این حکومت دارند شکنجه می شوند، تحقیر می شوند و زجر می کشند و دسته، دسته اعدام می گردند.
من لازم دیدم بعلت مهم بودن این موضوع، بندی از مصاحبه منصور حکمت با خسرو خرم دین از سازمان دفاع از زندانیان سیاسی ایران ا ینجا درج نمایم
- حزب کمونیست کارگری در اسناد خود به صراحت از ضرورت لغو اعدام سخن گفته است، اما شما از چه زاویه و نگاهی و با چه تحلیلی لغو اعدام را ضروری میدانید؟
پاسخ: مجازات اعدام اسم دولتی کلمه کشتن است. افراد یکدیگر را به قتل میرسانند، اما دولتها افراد را به "اعدام" محکوم میکنند. خواست لغو اعدام و ممنوعیت قتل نفس هر دو از یکجا مایه میگیرد، مخالفت با کشتن عامدانه و آگاهانه و با نقشه قبلی کسی توسط کس دیگر. اینکه یکسوی این قتل یک دولت و یا یک مرجع فائقه سیاسی است کوچکترین تغییری در این واقعیت نمیدهد که ما با یک قتل عمد طرفیم. مجازات اعدام وقیحانهترین و کثیفترین شکل قتل عمد است. چون یک نهاد سیاسی، جلوی روی مردم، با اعلام قبلی، از قول جامعه، در نهایت حق بجانبی، در نهایت خونسردی، تصمیم به کشتن کسی میگیرد و روز و ساعت واقعه را هم اعلام میکند.
زنده باد انسانیت
7 ژانویه 2012
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر